دیکشنری
داستان آبیدیک
lagging (lagging indicator)
فارسی
1
حسابداری و مالی
::
متاخر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LAG BEHIND
LAG BEHIND IN
LAG DISTANCE
LAG TIME
LAGAN
LAGATE A LATERE
LAGER
LAGER BEER
LAGGARD
LAGGARD FIRMS
LAGGARDLY
LAGGARDS
LAGGED VALUES
LAGGER
LAGGING
LAGGING (LAGGING INDICATOR)
LAGGING INDICATOR
LAGGING INDICATORS
LAGGING STRAND
LAGOMORPH
LAGOMORPHA
LAGOMORPHIC
LAGOMORPHOUS
LAGOON
LAGOPHTHALMIA
LAGRANGE MULTIPLIER
LAGRANGE’S EQUATION
LAGRANGIAN DUAL METHOD
LAGRANGIAN RELAXATION
LAGUE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید